کتاب دختر جشن تولد سبکی داستانی و هیجانی دارد. کل ماجرای قصه در یک رستوران تعریف می‌شود.این کتاب کمی گنگ و مفهومی است. ولی معنای عمیق و سازنده ای دارد. شخصیت اصلی این کتاب یک دختر جوان است که  ماجرای کتاب حول محور تولد این دختر جوان می‌چرخد. دختر جوان پیشکار یک رستوران معروف و بزرگ است. اتفاقات عجیبی در بالاترین طبقه در یکی از اتاق‌های رستوران به وقت تولد بیست سالگی‌اش برایش میوفتد و زندگی دختر را متحول می‌سازد …!

۱_ افرادی که به خواندن داستان‌های هیجانی و ماجراجویی علاقه دارند.

۲_ کسانی که،بیشتر سبک‌های پیچیده و مفهومی را مطالعه می‌کنند.

۳_ آن دسته افرادی که به دنبال کتاب‌هایی با تم داستانی هستند.

موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹،در کیوتوی ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت و در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد. به گفته‌ی خودش در آوریل سال ۱۹۷۸،در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده‌ی اولین کتابش، به آواز باد گوش بسپار، به ذهنش رسید و در سال ۱۹۷۹، این رمان منتشر شد. در همان سال جایزه‌ی نویسنده‌ی جدید گونزو را دریافت کرد.

در سال ۱۹۸۰، رمان پینبال (اولین قسمت از سه‌ گانه موش صحرایی) را منتشر کرد و در سال ۱۹۸۱،بار جازش را فروخت. نویسندگی را پیشه‌ی حرفه‌ای خودش کرد. در سال ۱۹۸۲، رمان تعقیب گوسفند وحشی، از او منتشر شد که در همان سال جایزه‌ی ادبی نوما را دریافت کرد. در اکتبر ۱۹۸۴،به شهر کوچک فوجیتساوا، در نزدیکی کیوتو نقل مکان کرد و در سال ۱۹۸۵ به سنداگایا رفت؛ در سال ۱۹۸۵، کتاب سرزمین عجایب و پایان جهان را منتشر کرد؛ که جایزه جونیچی را گرفت.

رمان جنگل نروژی، که گاه به اشتباه «چوب نروژی» نیز ترجمه می‌شود و در سال ۱۹۸۷، از موراکامی منتشر شد. در سال ۱۹۹۱، به پرینستون نقل مکان کرد و در دانشگاه پرینستون به تدریس پرداخت؛ در سال ۱۹۹۳، به شهر سانتا آنا در ایالت کالیفرنیا رفت. در دانشگاه هاوارد به تدریس مشغول شد. او در سال ۱۹۹۶، جایزه‌ی یومیوری را گرفت و در سال ۱۹۹۷، رمان زیرزمینی را منتشر کرد.  در نهایت در سال ۲۰۰۱ به ژاپن بازگشت.