کتاب «بیدار کردن هیولای درون»
نوشته آنتونی رابینز
کتاب «بیدار کردن هیولای درون»، دربارهی این صحبت میکند که چگونه بلافاصله کنترل سرنوشت خود در زمینه عاطفی، ذهنی، فیزیکی و اقتصادی را به دست بگیریم. همه ی شما نویسندهی این کتاب، آنتونی رابینز را میشناسید،پس او را به طور مختصر معرفی میکنیم. آنتونی رابینز، یکی از سخنران انگیزشی آمریکایی، مربی اقتصادی و نویسندهی کتاب های خودشناسی است. او به سبب کتابهای خودیاری، مانند قدرت نامحدود، قدرت درونت را آزاد کن و بیدار کردن هیولای درون، شهرت دارد.
بیدار کردن هیولای درون، نوشته ی آنتونی رابینز با هدف کمک به مردم برای به دست گرفتن کنترل زندگیشان و رسیدن به موفقیت نوشته شده است. رابین میگوید: «علت تقلای مردم به تغییر این است؛ که از رفتارها و دلایل پشت عادت های بد آگاه نیستند.» او سپس در مورد استراتژی های ثابت شدهی متعددی صحبت میکند که رفتار شخص را به جای ناخودآگاه، آگاهانه میسازند. از بین بردن الگوهای رفتاری محدود که فرد را در شرایط فعلی خود اسیر میکند، به شخص اجازه میدهد فرصت های نامحدودی برای رسیدن به دستاوردها بیابد.
رابینز این اطلاعات را از طریق متنی سبک منتقل میکند، که موجب میشود بیدار کردن هیولای درون، کتاب فوق العاده ای باشد.
کتاب بیدار کردن هیولای درون، مفاهیم کلیدی بسیاری را در بردارد، مانند سرنوشت، کلمات قابل انتقال و استعاره ها، سیستم های باور و عواطف. تا زمانی که از عواطف درست در زندگی روزانهی خود بهره ببرید،در مسیر رسیدن به رویاهایتان قرار دارید.
تونی رابینز برنامه ای گام به گام ارائه کرده است که به شما کمک میکند تشخیص دهید کدام عواطف قدرت دهنده اند. بیایید خلاصهی بیدار کردن هیولای درون را آغاز کنیم:
فصل 1 «رویای سرنوشت»
در اینجا رابینز به ما یادآوری میکند که همگی در نقطه ای از زندگی رویاهایی داشتیم؛ اما به دلایل متعدد، آنها را فراموش کرده ایم.
برای رسیدن به این رویا، باید تغییر کنیم، و تغییر برای هر کسی که میخواهد کیفیت زندگی خود را ارتقا دهد لازم است. به این دلیل باید کاری انجام دهیم. آنتونی رابینز گامهایی ارائه کرده است که برای ارتقای کیفیت زندگی خود باید بررسی کنید:
1. استانداردهای خود را بالا ببرید
هنگامی که استانداردهای خود را بالا میبرید، بهتر است را به باید تبدیل میکنید. که تغییری درونی برای به دست گرفتن کنترل زندگی خود ایجاد میکنید.
2. باور محدود کننده ی خود را تغییر دهید
آیا باورهای شما موجب توقفتان می شوند؟ آیا با تقلاهای روزانه به چالش کشیده میشوید؟ آیا در زندگی در مکانی که میخواهید قرار ندارید و دائما از خود میپرسید چرا؟ مانند بسیاری از مردم شما با باورهای محدودکننده در تقلا هستید، هنگامی که این باورهای محدودکننده که شما را از بالا بردن کیفیت زندگیتان باز میدارند را تشخیص دهید، می آموزید که فورا شرایط خود را تغییر دهید.
- میتوانید باورهای خود را دوباره شکل دهید تا به سمت رویاهایتان گام بردارید
- شما شرایطِ ایجاد فرصت های خارق العاده درزندگی خود را دارید
- شما دارای افکار هستید، شما خود افکارتان نیستید
- میتوانید از هر مانعی عبور کنید و زندگیای که می خواهید را برای خود بسازید اگر گام بزرگی بردارید.
اگر میخواهید بیشترین استفاده را از زندگی خود ببرید، باید باورهای محدود کنندهی خود را مشخص کرده و آن ها را تغییر دهید.
3. استراتژی خود را تغییر دهید
بیشتر بخوانید : 21 جمله ی قدرتمند که به شما انگیزه ی زندگی می دهد
فصل 2″تصمیم ها” مسیر قدرت
در اینجا رابینز می گوید تصمیم ها نقشی حیاتی در زندگی ما بازی میکنند، تصمیم های ما، ما را می سازند، و همچنین به ما می گویند که باید بفهمیم تصمیم گیری خوب تا چه حد در زندگی ما اهمیت دارد، در نتیجه برای گرفتن تصمیم های درست و خوب، رابینز توصیه میکند که تصمیم های بیشتری بگیریم،اینگونه از این تصمیمها درس میآموزیم.
«زندگی جدید از تصمیم های جدید به وجود می آید.» تونی رابینز
فصل 3 نیرویی که زندگیتان را شکل میدهد
فصل 4: سیستم باور
در این فصل رابینز، دربارهی دو نوع سیستم باور صحبت میکند،
1) سیستم باورهای محدودکننده و
2) سیستم باورهای قدرت دهنده
برای از بین بردن سیستم باورهای محدودکننده باید باورهای قدیم را به درد ربط دهیم، به این صورت که به خود بگوییم و ذهن خود را قانع کنیم که در باورهای محدودکننده ی پیشین گیر کرده ایم و هرگز در زندگی رشد نخواهیم کرد و ارتقا نخواهیم یافت، در نتیجه اگر میخواهم رشد کنم و در زندگی به جلو حرکت کنم، باید باورهای محدودکنندهی پیشین را حذف کنم.
و اگر لذت را به باور جدیدی ربط دهیم، به کارگیری این باور جدید حس خوبی به همراه خواهد داشت.
فصل 5 شرطی سازی
در اینجا رابینز توضیح میدهد، هنگامی که تغییر ایجاد میکنیم، نگهداری این تغییر در مدت زمان طولانی دشوار است. در نتیجه برای نگهداری طولانی مدت آن، او تمرین دادن سیستم عصبی برای موفقیت را پیشنهاد می دهد، و باید مرتبا آن را تمرین دهیم.
برای مثال، گفتن اینکه سیگار را ترک خواهم کرد و سپس یک روز سیگار نکشیم آسان است، اما برای همیشه سیگار نکشیدن دشوار است، درنتیجه باید خود را برای این امر تمرین داده و کنترل کنیم.
فصل 6 سوال هایی مهم دربردارد که باید برای رسیدن به آنچه می خواهیم از خود بپرسیم
چه میخواهید؟ چرا آن را میخواهید؟ پاسخ خود را دریافت کرده اید؟
زمانی که دلیلتان واضح شد، چگونگی کار آسان میگردد.
فصل 7 درباره ی پرسش سوال و پاسخ دادن است
فصل 8 و 9 درباره ی کلمات موفقیت حداکثری صحبت می کند
و در نتیجه شامل استعاره است
تونی رابینز میگوید که کلمات برای خنداندن و گریاندن ما استفاده می شوند، آن ها میتوانند موجب بهبودی یا ایجاد زخم شوند، آن ها به ما امید میدهند یا نابودمان میکنند، با کلمات میتوانیم موجب حس والاترین اهداف شویم و عمیقترین تمایلات خود را بشناسیم.
در نتیجه رابینز می گوید: «کلمات میتوانند به ما آسیب بزنند یا قلبمان را مشتعل سازند، ما میتوانیم بلافاصله هر تجربه ی عاطفی را با انتخاب کلمات جدید برای توصیف احساسمان برای خودمان، تغییر دهیم.»
اغلب ما متوجه نمیشویم کلماتی که طبق عادت استفاده میکنیم، بر چگونگی برقراری ارتباط با خودمان و در نتیجه تجربه مان نیز اثر میگذارند.
برای مثال، اگر عادت کنید که بگویید از مسائل «متنفر» هستید، از موهایتان «متنفر»ید، از شغلتان متنفرید، به نظرتان این عمل شدت احساسات منفی شما را نسبت به زمانی که میگویید چیز دیگری را ترجیح میدهید افزایش میدهد؟
بیشتر بخوانید : 7 راه ثابت شده ی علمی برای افزایش کاریزما
فصل 10 درباره ی 10 حس قدرت بخش حرف می زند
1. اجتناب
همه ی ما می خواهیم از احساسات دردناک دوری کنیم، در نتیجه اغلب مردم سعی میکنند از هر شرایطی که میتواند منجر به احساساتی شود که از آن ها هراس داریم یا بدتر از آن دوری کنند. بعضی از مردم سعی میکنند به طور کل چیزی حس نکنند.
برای مثال، آنها از رد شدن میترسند، در نتیجه سعی میکنند از هر شرایطی که می تواند منجر به رد شدن شود دوری کنند، آنها از روابط دوری میکنند، آنها برای شغلهای چالش برانگیز اقدام نمیکنند.
دست و پنجه نرم کردن با احساسات به این طریق تلهی نهایی است؛ زیرا اجتناب از شرایط منفی میتواند در کوتاه مدت از شما محافظت کند. شیوهی بسیار قدرتمندتر یافتن معنای مثبت پنهان در چیزهایی است که زمانی فکر می کردید افکار منفی هستند.
2.انکار
3. رقابت
بسیاری از مردم از مقابله با احساسات دردناکشان دست میکشند و سعی میکنند کاملا در آنها غرق شوند، به جای یادگیری پیام مثبتی که این حس سعی دارد به آن ها بدهد، آنها حس را تشدید کرده و بدتر میکنند، حتی بدتر از آنچه که هست، و آن تبدیل به «نشان شجاعت» میشود و شروع به رقابت با دیگران میکنند.
هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنید. شما منحصر به فرد هستید و تنها رقابت شما با خودتان است، که مهم میباشد.
این طرز فکر، شما را در زندگی به جلو هل میدهد.
4. یادگیری و استفاده
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.